Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-04@01:55:29 GMT

نمایش ثروت در خانه ابدی!

تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۲۶۰۵

نمایش ثروت در خانه ابدی!

وجود انواع و اقسام تاج‌گل‌ها و بسته‌های لاکچری پذیرایی و حتی آرایش‌های مخصوص این مراسم، بسیار تعجب‌برانگیز است چراکه چنین تجملاتی برای یک خانواده عزادار که عزیزی را از دست داده است، شاید کمی دور از انتظار باشد. در این بین با جست‌وجویی در فضای مجازی، شرکت‌ها و تشریفاتی را می‌بینیم که از هر فرصتی استفاده می‌کنند و به روش‌های مختلف حتی در زمان مرگ افراد سود می‌برند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عناوین مختلفی هم در برخی از این سایت‌ها دیده می‌شود؛ از اعزام پزشک و آمبولانس معتمد و گل‌آرایی و شمع‌آرایی محل تدفین گرفته تا موسیقی مراسم ختم و اجرای مراسم ترحیم عرفانی در مزار آن مرحوم. جالب‌تر و تعجب‌برانگیزتر این‌که یکی از همان تشریفات و خدمات لوکس گزینه‌ای را در منوی خدمات خود درج کرده بود که پیش از مرگ هم مشاوره‌هایی برای اجرای هرچه بهتر مراسم وجود دارد! آرامستان‌هایی که زمانی در سادگی غرق شده بود و صاحبان عزا برای آرامش روح متوفای خود تلاش می‌کردند، اما هم‌اینک محلی است برای نمایش ثروت و تجمل برخی از افرادی که فکر می‌کنند با برگزاری چنین مراسم‌های لاکچری منجر به شادی روح آن عزیز ازدست‌رفته خواهند شد.

امروزه بسیاری از مجالس ختم، میدانی برای چشم و هم‌چشمی و فخرفروشی برخی از افراد متمول شده است. از طرفی برگزاری مراسم‌ سوگواری به‌اصطلاح لاکچری، منجر به این می‌شود خانواده‌هایی هم که از سطح طبقاتی متوسطی برخوردار هستند نیز برای حفظ آبروی خود و آن متوفا، هزینه‌های سنگینی را متحمل شوند. درصورتی‌که این مراسم‌ می‌تواند به افراد، نقطه پایانی زندگی را یادآوری کند و محلی برای تامل بیشتر به زندگی پس از مرگ و حتی رفتار حال حاضر افراد زنده باشد.

فخرفروشی در مجالس ختم لاکچری
متاسفانه برخی خانواده‌ها تصور می‌کنند هرقدر مراسم ترحیم یا خاکسپاری لاکچری باشد، به عزیز ازدست‌رفته‌شان احترام بیشتری گذاشته‌اند و اطرافیان هم از این کار آنها راضی خواهند بود. محسن نصری، جامعه‌شناس مذهبی ضمن بیان علت برگزاری مراسم‌ سوگواری لاکچری به جام‌جم می‌گوید: «با نگاهی به ارزش‌های اسلامی، شاهد این موضوع هستیم که بیشتر این ارزش‌ها بیانگر آن است که نسبت به یکدیگر تفاخر و تکبر نداشته باشیم. این اتفاقی که در سبک زندگی و مراسم‌ عزاداری در حال رخ‌دادن است، توسط برخی از افراد و به سبب فخرفروشی و بزرگ نشان‌دادن خودشان در بین سایر افراد است. بعضا هزینه‌هایی می‌کنند که هم خلاف شرع و هم خلاف عقل و عرف جامعه است.»
نصری بر این باور است که ریشه برگزاری این مراسم‌، به معضل اخلاقی، فکری و روحی افراد و همچنین موضوع سبک زندگی براساس تفاخر و تکبر مربوط می‌شود درصورتی‌که در آیات و روایات اسلام، به ساده برگزار شدن این مجالس تاکید می‌شود. 
 
ترویج اشرافی‌گری و ایجاد تنش اجتماعی
فقدان عزیز ازدست‌رفته، بی‌رحم و پر از غصه است. در این شرایط حضور آشنایان و بستگان در مراسم ترحیم، تسکین و مرهم بزرگی است. از طرفی مراسم ترحیم، برای بازماندگان یک بزرگداشت و خیرات برای عزیز ازدست‌رفته بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس و طبق اظهارات این جامعه‌شناس، ما نباید اجازه دهیم که جامعه، همچون گذشته به یک جاهلیت مدرن و با استفاده از سبک‌های جدید تبدیل شود. وی تصریح می‌کند: «در آیه شریفه قرآن و در سوره تکاثر هم به این موضوع اشاره شده‌است که درفرهنگ جاهلی عده‌ای برای فخرفروشی، با شمردن قبرهای‌اموات‌شان، حتی به‌قبورشان هم فخر می‌فروختند.»
وی می‌افزاید: «اگر در جامعه‌ای، عده‌ای بخواهند اشرافی‌گری خود را به رخ دیگران بکشند و در تفاخر زندگی کنند، این جامعه نمی‌تواند یک انسجام اجتماعی خوبی پیدا کند بلکه تنش‌های اجتماعی و اختلاف در بین آنان، تفرقه ایجاد می‌کند. خانواده‌هایی هم که سطح توان‌شان در حد برگزاری چنین مجالس نیست، ممکن است با دیدن چنین مراسمی اثر منفی روی زندگی و فکرشان داشته باشد. و از طرفی فاصله طبقاتی و اجتماعی و تنش‌های اجتماعی را تشدید می‌کند.» 
 
به‌کارگیری آموزش و تربیت در خانواده و مدارس
برگزاری مراسم‌ سوگواری پرزرق‌‌وبرق و پرخرج به‌تنهایی بد نیست ولی چه خوب و نیکوست که به‌جای این هزینه‌های اضافه و خرید گل‌های چندده‌میلیون تومانی و هزینه‌های میلیاردی، همین هزینه را صرف امور خیریه، آزادی زندانیان، کمک‌هزینه جهیزیه و کمک به افراد محروم این جامعه نماییم. نصری با اشاره به راهکارهای موجود در این خصوص می‌گوید: «باید بعد اخلاقی جامعه را ترویج کنیم که اگر رفتار نادرستی صورت‌گرفت، بتوانیم در عرصه فرهنگ‌سازی و مطالبه‌گری اجتماعی کاری کنیم که افراد، تمایلی به انجام این‌گونه کارها نداشته باشند. اگر ما بخواهیم این نوع از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی را اصلاح کنیم، راه‌حل آن آموزش‌وپرورش است. باید آموزش و تربیت را، هم در نهاد خانواده و هم در مدارس به‌کارگیریم. نسل جوانی که وارد جامعه می‌شود، باید از کودکی با برخی از مسائل آشنا شود. او باید متوجه شود که هنجار و اخلاق اجتماعی باید چگونه باشد که هم خودش آسیب نبیند و هم به جامعه آسیب نزند. البته خانواده‌ها هم باید در مورد این مسأله توجیه شوند و بدانند که برگزاری چنین مراسمی چه پیامدهایی را برای جامعه در بر دارد.» 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: عزاداری لاکچری مراسم سوگواری مراسم ترحیم خانواده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۲۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام

به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.

حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.

سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روان‌شناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.

فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمی‌کند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درس‌خواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف می‌زند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامه‌ای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.

با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.

با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.

او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. ده‌ها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفه‌ای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثه‌ای پیش می‌آید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانواده‌های محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان می‌رود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است. 

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیده‌اند و از طرف دیگر جنازه‌ای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمی‌داند و اگر می‌دانست تا الان بارها گفته بود.

 

قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد

رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ ساله‌ای به‌نام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله به‌نام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون می‌خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.

آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمی‌خواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پله‌ها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.

بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جست‌وجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راه‌پله پایش لیز خورد و روی پله‌ها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.

انکارهای آرمان فایده‌ای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.

مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت می‌کند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.

با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید به‌دست‌آمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوق‌لیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمی‌داند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.

در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.

نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.

در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.

 

جزییاتی که در دادگاه بیان شد

در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت می‌کند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.

نماینده دادستان در توضیح پس‌گرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع به‌عنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچ‌کدام دلیلی بر زنده‌بودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرم‌بودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویش‌فرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، به‌صورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که به‌عنوان مدرک جدید عنوان کردند.

مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ می‌خواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده می‌شد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمی‌کنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید می‌کنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابان‌ها دنبال دخترم می‌گشتم. ساعت‌ها در خیابان با ماشین می‌رفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود می‌رسیدم، جلویش را می‌گرفتم. من خیلی سختی کشیدم.

در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبه‌رو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.

 

آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند

در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راه‌پله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آن‌قدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه می‌کنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس می‌کشد اما ترسیده بودم و فقط می‌خواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.

قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آن‌طرف‌تر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس می‌گرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکه‌های خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خون‌ها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمی‌دانم از چه صحبت می‌کنید و من در جریان نیستم.

قاضی پرسید: چرا به دوستت گفته‌ای که غزاله را کشته‌ای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.

متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیش‌قدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیش‌قدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراین‌باره چه می‌گویی. متهم گفت: من نمی‌دانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من می‌گفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی می‌شوند و من اذیت می‌شدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.

 

به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.

دیگر خبرها

  • حجاج استان سمنان برای نیازمندان خانه می‌سازند
  • وعده صادق آب به خانه مورچه ریخت/ نمایش باطن حقوق بشر آمریکایی
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • ۲۱ درصد بیمه‌شدگان تامین اجتماعی، بانوان هستند/ حضور فعال زنان در بازار کار
  • ۵۱ باب خانه بهداشت کارگری در مناطق صنعتی اصفهان ساخته شد
  • باید فضای رسانه را به سمت بهره‌وری سوق داد
  • همه دعوتند؛ مراسم «ستاره‌های دختران کُرد زمین» در سنندج
  • کارگران پیشروان میدانی تولید ثروت هستند
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • تحقیقات و پژوهش نخبگان باید به سمت تولید ثروت برای جامعه برود